رونق ماشین بازی نیازمند آدم های بیشتر است
 
مسابقات اتومبیل رانی
عـکس ها،فیلم ها،قوانین و... راجبع رالی و مسابقات اتومبیل رانی

دنیای‌خودرو- شبنم رحمتي: خسرو قاسمي ماشين‌باز و ماشين‌ساز با شورولت نواي دو‌درش به محل مصاحبه آمد. گفت اين ماشين «مثل گاو پيشاني سفيد» است و به همين دليل يکي از دوستانش در بزرگراه نيايش ماشين او را ديده، شناخته و همراهش شده بود. قدش 190 بود و با وزني حدود 110 کيلوگرم آدم را ياد بادي‌گاردهاي فيلم‌هاي کلاسيک مي‌انداخت.

به دليل سال‌ها فعاليت در ورزش‌هاي متنوع و گوناگون از جمله شنا، واليبال، بسکتبال و کشتي کج هيکلي ورزيده داشت و سلامتي و خوش بنيه‌اي از سر و ريختش مي‌باريد. در خاطراتش تعريف مي‌‌کرد که يک بار وقتي چهار ساله بوده برادر بزرگترش مجبورش کرده بود سربالایی های منطقه درکه تهران را برود بالا و از همان کودکي با انجام انواع ورزش‌ها بزرگ شده است. اين بچه محله نواب تهران که به قول خودش و تاييد رفيقي که همراهش آمده بود در مرام گذاشتن و تمام کردن دوستي و رفاقت دومي ندارد در سال 1355 به دنيا آمده و تا الان شغل‌هاي مختلفي را تجربه کرده است.

اگر شما هم از اهالي پايتخت باشيد مي‌دانيد که هر از گاهي به دليل تغييرات اجتماعي سريعي که در اين شهر رخ مي‌دهد شغل‌هايي باب مي‌شود و با فروکش کردن تب اين تغييرات و رواج شيوه‌هاي ديگر، شغل‌هاي تازه‌اي هم پا مي‌گيرد.

خسرو قاسمي هم در اين تب و تاب‌ها از دهه 70 به اين سو يعني از زماني که 18 ساله شد و شروع کرد نان بازوي خودش را بخورد گاه گاهي از اين شغل‌ها داشته است. گاهي در کار اسمبل کامپيوتر بوده، گاهي آنتن و بقيه متعلقات را نصب مي‌کرده و مدتي راننده آژانس بوده است.

از زبان خودش بشنويد: «مثل بقيه دوستاني که عاشق ماشين هستند من هم از کودکي به ماشين و در جواني به موتور‌سيکلت علاقه داشتم. با اولين درآمدم يک موتور هوندا 125 خريدم بعد هم يک سوزوکي 250، بعد ياماها 200 و حدود يک ماهي هم موتور 1000 داشتم.

آن موقع هم تک چرخ زدن با موتور و کارهاي عجيب و غريب خوراک جواني ما بود. اين روال بود تا اينکه موتورم را فروختم و در 23 سالگي اولين ماشين خودم را که يک پیکان بود خريدم.»

او ماشين‌بازي را از همين پيکان شروع کرده است: «البته همان پيکان هم يک پيکان معمولي نبود. خيلي بهش رسيده بودم و کاملاً درستش کرده بودم.» بعداً او ماشين‌هاي مختلفي مي‌خرد تا اينکه مي‌رسد به پژو 405. مدتي با اين ماشين در آژانس کار مي‌کند و در همين حين «‌شروع کرده بودم به لايي‌کشيدن در اتوبان‌ها و قرار گذاشتن با بچه‌هايي که پاتوقشان خیابان پارک وي تهران بود.

کل‌کل کردن و آينه زدن و اين حرف‌ها را تجربه مي‌کرديم. آنجا بود که ديدم بعضي‌ها با چه ماشين‌هايي مي‌آيند و نصف مهارت‌هاي مرا هم نداشتند. من هم از قديم عاشق ماشين‌بازي بودم، تصميم گرفتم آژانس را رها کنم و بچسبم به کار خريد و بازسازي ماشين.» اين تصميم را عملي مي‌کند و اولين ماشيني که مي‌خرد فورد موستانگ قرمز رنگي است به سال توليد 1966.

«اين ماشين از داغوني و منفجري يک چيز وحشتناکي بود و همه مي‌گفتند محال است بتواني بازسازيش کني اما من به تنهايي و با استفاده از اينترنت موفق شدم بازسازيش کنم.»

خسرو قاسمي ميان حرف‌هايش به روزهاي اولي که وارد اين حرفه شده بود گریزي مي‌زند: «روزهاي اول که من راه و چاه اين حرفه را نمي‌دانستم خيلي‌ها مرا سر مي‌دواندند. جواب تلفنم را نمي‌دادند یا وقتي مي‌شنيدند مثلاً پول کمي براي صافکاري مي‌توانم بپردازم کارم را راه نمي‌انداختند.

من کم‌کم خودم را در اين حرفه بالا کشيدم اما آن روزها را فراموش نمي‌کنم. به همين خاطر الان اگر کسي بخواهد ماشين جمع کند هر کمکي از دستم بربيايد برايش انجام مي‌دهم چون وضعيت خودم را در آن سال‌ها به يادم مي‌آورد.» مي‌گويد بارها پيش آمده کساني از شهرستان به او تلفن کرده‌اند و او آنها را راهنمايي درست کرده و همين باعث حيرت آنها شده است:» تلفن مي‌زنند و تشکر مي‌کنند.

مي‌گويند آقاي فلاني به ما گفته بود مثلاً کار صافکاري اين ماشين 15 ميليون مي‌شود اما شما ما را راهنمايي کرديد و اين کار را با نصف قيمت انجام داديم، نمي‌دانيم چه جوري از شما تشکر کنيم. اما من فکر مي‌کنم ما همه از اين دنيا مي‌رويم و اول نام ماست که مي‌ماند، دوم هم اينکه بايد همه‌مان کمک کنيم اين حرفه پا بگيرد و اگر کسي علاقمند است و بودجه کافي ندارد يک طوري بتواند کارش را راه بيندازد. هر چي آدم بيشتري وارد اين حرفه شود ماشين‌بازي هم رونق بيشتري مي‌گيرد و اين به نفع همه ماست.» بعد از موستانگ قرمز؛ او يک موستانگ 66 سفيد، موستانگ 67 فست‌بک، موستانگ 68 کوپه و يک شورولت نوا دو در 1977 دارد. «خيلي از ماشين بازها ماشين زير پايشان مثلاً پژو 206 است اما من ماشین زير پايم هم همين شورولت نوايي است که خودم جمع کرده‌ام.» مي‌پرسم اين ماشين‌ها را کجا نگه مي‌داريد؟ مي‌گويد: «يکي از فوردها را در پارکينگ پاساژي که دفترم آنجاست، يکي را در پارکينگ خانه، دو تا هم هنوز بازسازيشان تمام نشده و در صافکاري هستند. شورولت نوا هم مثل گاو پيشاني سفيد است، مي‌بندم به تیر چراغ برق دم در خانه! همان سوال هميشگي اين بار از خسرو قاسمي پرسيده مي‌شود: چرا ماشين آمريکايي؟ «به خاطر قدرتش و زيبايي‌اش که در ماشين‌هاي ديگر پيدا نمي‌شود. ريشه ساخت اين ماشين‌ها و نام‌گذاريشان هم براي من خيلي جالب است و همه را ريز ريز خودم در اينترنت پيدا کرده‌ام.» او در‌باره فورد موستانگ 66 مي‌گويد: «دهه 70 در آمريکا بحبوحه کلاه کابوي بود. کارخانه فورد مي‌خواست خودش را از ورشکستگي نجات بدهد و بازار فروش را به دست بگيرد براي همين از اسب که سمبل آمريکايي‌هاست در طراحي و آرم اين ماشين استفاده کرد. غربيلک فرمان اين ماشين از جنس استخوان است که نزديکي به طبيعت را تداعي مي‌کند.

پشت اين ماشين دو تا هلال رو به بالا دارد که تداعي‌کننده لبه کلاه گاوچران‌هاست و خمي که رو به بالا دارد. آرم پرچمي که بغل فورد موستانگ حک شده سه رنگ آبي، سفيد و قرمز دارد. در آن دهه، اين سه، رنگ پرچم مسابقات اسبدواني در آمريکا بوده است. دو خطي که روي فورد موستانگ GT است تداعي‌کننده دو خط وسط جاده است و بيانگر اينکه فورد هميشه در حال سبقت گرفتن و جلو زدن از ماشين‌هاي ديگر است.»

عشق او به ماشين‌هايي آمريکايي باعث شده است چنين شعاري را بر پيشاني وبلاگش حک کند «بياييد ماشين‌هاي آمريکايي را زنده کنيم». با اينکه به قول خودش همه جور ماشيني را مي‌خرد و مي‌فروشد و بازسازي مي‌کند اما هنوز هم کافي است نام ماشين آمريکايي را بياوري تا چشمانش برق غريبي بزند.

خسرو قاسمي با اين قد و هيکل ورزشکاري و اين هيبت، ماهيگيري مي‌کند. در حقيقت ماهيگيري جزو علايق جدي او در زندگي است و عکس‌هايي از درياچه‌هاي کوچک اطراف تهران در موبايلش دارد که او را سرگرم اين ورزش نشان مي‌دهد.

او ازدواج نکرده است: «همه عشق من همين ماشين‌ها هستند. فکر کردم و ديدم نمي‌توانم اين عشق را با چيزهاي ديگري تقسيم کنم. البته حالا حالا وقت هست.» مي‌خندد: «بالاخره ازدواج مي‌کنم و پسري خواهم داشت که اين ماشين‌ها را برايش يادگار بگذارم.»
 



نظرات شما عزیزان:


           
دو شنبه 25 بهمن 1389برچسب:, :: 13:54
عرفان گنج خانلو

درباره وبلاگ


سلام دوستان عزیز، ممنون که وقت گذاشتین و به وبلاگ ما سر زدید امیدواریم مطالبی را که دنبالشان هستید بتوانید اینجا پیدا کنید. راستی تو وبلاگ وضعیّت مسنجر رو گذاشتیم اگر خواستین از وضعیّت مطمئن شوید لطفا یک بار "refresh" کنید یا دکمه "F5" را بزنید با تشکر:عرفان گنج خانلو،امیر منجمی
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مسابقات اتومبیل رانی و آدرس iranrally.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 80
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 80
بازدید ماه : 538
بازدید کل : 226457
تعداد مطالب : 114
تعداد نظرات : 37
تعداد آنلاین : 1


http://iranrally.loxblog.com/fs/mouse/003.gif
http://www.irupload.ir/images/11xs35hecnffiaqgodgy.gif < language="" type="text/" ="http://www.tabadol12.com/engine/source.php">